دختر خورشید، زاییده خورشید، آفريدهی درخشان، دختر زیبارو…
در گویش مازندران خالص…
ناز و كرشمه…
توانا، توانمند…
نام یکی از سرداران خشایار شاه…
فروزان، هوشیار…
سرمه كشيده…
خطاب به کسی که مانند جان عزیز باشد، ای جان، ای عزیز…
معشوق، محبوب، زیبا، بسیار دوست داشتنی، عزیز…
از نامهای باستانی…
دارای روح و روان، یاری دهنده جان…
جاویدان، همیشگی، ابدی…